سه شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۲ ساعت 9:12

والدین زمانی احساس تسلط و كنترل می‌كنند كه فرزاندان آنها خواسته‌هایشان را در زمان موردنظر آنها به انجام برسانند. اغلب چنین به نظر می‌رسد كه تلاش پدر و مادر درگیرودار جنگ قدرت، این است كه اقتدار كودك را تا حد صفر كاهش دهند. طبیعی است كه كودك هم در مقابل، یك امتناع همه جانبه از خود نشان می‌دهد، زیرا احساس می‌كند كه با تن دادن به این سازش، قدرت خود را از دست خواهد داد.

انسان‌ها وقتی احساس كنند كه حق انتخاب دارند، دیگر احساس بی‌قدرتی نمی‌كنند!
فرض می‌كنیم كاری را كه انجام آن را از فرزند خود خواسته‌اید، منطقی و عقلانی باشد، در این صورت باید به او اجازه بدهید كه در مورد زمان، مكان و چگونگی انجام آن كار خود تصمیم بگیرد.

وقتی به كودك اجازه می‌دهیم یا از او می‌خواهیم در زمینه‌هایی كه در حد توان اوست تصمیم‌گیری كند، حس قدرت او افزایش پیدا می‌كند و هنگامی كه انسان واجد یك احساس قدرت بهنجار باشد، نیازی به درگیر شدن در كشمكش‌های قدرت احساس نمی‌كند.
بچه‌ها معمولاً در مقابل آنچه والدین از آن‌ها می‌خواهند مقاومت نشان نمی‌دهند، بلكه مقاومت آن‌ها عموماً در برابر زمان، مكان و چگونگی انجام آن كار است و هنگامی كه این عوامل را خارج از حیطهٔ اختیار خود می‌بینند، سعی می‌كنند تا همه چیز را به نابودی بكشند.

والدین خوب، آن‌هایی هستند كه همیشه راه‌هایی برای انتخاب، پیش روی فرزندان خود قرار می‌دهند مثل: برای تمیز كردن اتاقت، می‌خوای از جاروبرقی استفاده كنی یا جارودستی؟
برای بعضی از بچه‌ها حق انتخاب‌های ساده‌ای چون "حالا یا ۱۰ دقیقه دیگر" كفایت می‌كند اما برای بعضی دیگر بهتر است مهلت زمانی تعیین نشود، مانند: می‌توانی به من بگویی، كی قصد داری این كار را تمام كنی؟

خود شما باید تصمیم بگیرید كه كدام روش برای فرزندتان مناسب‌تر است.
یك قاعده این است كه برای بچه‌های كوچك‌تر، روش اول را اتخاذ كنیم و برای بزرگ‌ترها، از شیوه دوم استفاده كنیم.
به بچه‌های فاقد اعتماد به نفس باید دو یا سه حق انتخاب داده شود و به كودكانی كه اعتماد به نفس قوی دارند، حق انتخاب بیشتری بدهید.
برای آن كه بتوانیم بر فرزندان خود مسلط باشیم، ابتدا باید كنترل كردن خویشتن را بیآموزیم. بعضی‌ها به اشتباه تصور می‌كنند كه والدین به صرف والد بودنشان، مسلط بر خویش و زندگی هستند. اگر واقعیت چنین باشد، باید این همه طلاق و جدایی، آزار و اذیت، استفاده از دارو و درمان وجود نداشته باشد. باید بدانیم كه كودك امروز، بزرگسال فردا است و شخصیت او در این گونه رفتارها شكل می‌گیرد.

می‌توانید از یك ویژگی "فردی" خوب فرزندتان سخن بگویید تا از این طریق به او نشان دهید كه لازم نیست همیشه كار خاصی انجام دهد تا استحقاق تشویق شدن را پیدا كند.
می‌توانید از كاری كه فرزندتان انجام داده تعریف كنید تا به او نشان دهید كه احساسات خوب و مثبت، از عملكرد خوب ریشه می‌گیرد.
می‌توانید از خودتان تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه اعتماد به نفس مثبت هیچ اشكالی ندارد.
می‌توانید از دیگران تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه داشتن تفكر مثبت نسبت به دیگران، حتی در غیاب آنها امری پسندیده است.
می‌توانید از هر چیزی تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه با اندیشه مثبت درباره هركس و هر چیز می‌توان احساس بهتری داشت.
می‌توانید از یك درخت، از غروب خورشید یا رنگ یك ساختمان تعریف كنید تا به كودك نشان دهید كه می‌توان از همین چیزهای ساده و روزمره هم به احساس رضایت خاطر رسید.
از بهترین حرف‌هایی كه می‌توانید به فرزند خود بگوئید، گفتن چیزی دربارهٔ فضیلت‌های اوست، بخصوص اگر او انتظارش را نداشته باشد. وقتی بچه دست به خرابكاری می‌زند، انتظار ندارد كه از فضایل او تعریف و تمجید كنید، بلكه فقط منتظر شنیدن انتقادات شماست و درست در همین جاست كه شما باید انگشت خود را بر نقاط مثبت او بگذارید!

بدانیم!
پدر و مادر خوب بودن، ضمن آن كه یك موفقیت فردی محسوب می‌شود، وسیله‌ای است برای ادای دِین به جامعه و پرورش فرزندانی كه نسل موفق و خلاق آینده را می‌سازند.
منبع: چگونه والدین بهتری باشیم؟ نوشتهٔ رینالد بین، مترجم: وحید افضلی‌راد، تهران، نشریه ایران چاپ.

برچسب‌ها:

والدین

،

حق انتخاب

،

اعتماد به نفس

،

تفکر مثبت

دربارهٔ مقالات
همهٔ ما همیشه به دانستنِ بیشتر نیازمندیم. همه میتونیم عبارات و جملات کاربردی ضروری را بیابیم و استفاده کنیم!. درخت حافظه | خلاصه‌نویسی | En

در این وبلاگ

B L O G F A . C O M


آپلود عکس و فایل

. . : : : [ بالای صفحه ] : : : . .

.

---