۱. این وظیفۀ ما است که به شریک خود یاد دهیم که چگونه با ما رفتار کند.
۲. ارتباط به مفهوم صحبت کردن نیست بلکه به معنی اشتراک و تسهیم است.
۳. در رابطه، سخاوت مربوط به پول و مادیات نیست بلکه بیشتر عشق و مهرورزی است.
۴. رفتاری که دیگران با ما دارند بندرت به خود ما مربوط است و معمولاً به گذشتۀ حل و فصل نشدۀ خود آنها مربوط است. به دل نگیریم.
۵. تا زمانی که گذشتۀ خود را حل و فصل نکرده و با آن کنار نیامده باشیم، آزادی بهرهگیری از آینده را نخواهیم داشت.
۶. تا زمانی که به اندازۀ کافی خود را دوست نداشته باشیم تا نیازهایمان را شخصاً برطرف کنیم، هیچکس دیگری این کار را برای ما انجام نخواهد داد.
۷. چنانچه ما احساس پوچی و تهی بودن کنیم، وارد شدن به یک رابطه، حتماً این احساس ما را دو چندان خواهد کرد.
۸. صمیمیت جنسی با جذابیت، رابطۀ چندانی ندارد، بلکه عمدتاً به صمیمیت عاطفی و اعتماد مربوط است.
۹. هر گاه شریک ما مرتباً میگوید: "من هیچ تقصیری ندارم، تمام مشکلات ما تقصیر توست"، بهتر است طرح جدایی را مطرح کنید.
۱۰. حتی اگر کسی عاشق ما باشد، در وهلۀ اول به دنبال منافع خود میباشد.
۱۱. حمایت مالی مردان موجب سلب اعتماد به نفس و عزت نفس آنها میگردد، در عوض از لحاظ معنوی و روانی، آنان را پشتیبانی کنید.
۱۲. بهترین روابط، شراکتهای منصفانه با رعایت اصول شراکت هستند.
۱۳. هر گاه درخواست کنیم، غالب اوقات دریافت خواهیم کرد.
۱۴. هر گاه شریک ما گفت که میخواهد تغییر و رشد کند، وی را امتحان نکنیم. بلکه وی را حمایت کنیم.
۱۵. ما دیگران نیستیم، بنابراین رابطۀ ما نیز نباید مانند دیگران باشد.
۱۶. تا زمانی که خود و شریکمان را با دیگران مقایسه کنیم، بهتر است انتظار توفیق و کامیابی در رابطه را نیز نداشته باشیم!.

